یک مرکز خرید وجود داشت که ن می توانستند به آنجا بروند و مردی را انتخاب کنند که شوهر آنان باشد

این مرکز ، پنج طبقه داشت و هر چه که به طبقات بالاتر می رفتند خصوصیات مثبت مردان بیشتر میشد

اما اگر در طبقه ای دری را باز می کردند باید حتما آن مرد را انتخاب می کردند

و اگر به طبقه ی بالاتر می رفتند دیگر اجازه ی برگشت نداشتند

و هرکس فقط یک بار می توانست از این مرکز استفاده کند

روزی دو دختر که با هم دوست بودند به این مرکز خرید رفتند تا شوهر مورد نظر خود را پیدا کنند

داستان کوتاه حماقت

داستانهای طنز2

داستانهای طنز1

مرکز ,رفتند ,طبقه ,یک ,شوهر ,بالاتر ,بالاتر می ,می رفتند ,این مرکز ,مرکز خرید ,را انتخاب

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پروژه وان پرتال پروژه و مقالات دانشگاهی یه کنکوری 99 آشپزباشی berkeyenilu حس غم | دانلود آهنگ غمگین و عاشقانه پاورپوینت بازاریابی مقاله در مورد بازاریابی دانلود رایگان پاورپوینت بازاریابی موزیک آواک | دانلود آهنگ | فیلم | سریال اعداد و دنیای مهندسی! فروشگاه minografik